محل تبلیغات شما

زندگی



آیا حدیث ثقلین بر وجود حضرت مهدى (ع) دلالت مى‌كند؟؟

متن حدیث ثقلین :

از ابى سعید خدرى و زید بن ارقم نقل كرده ست:

حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی حدثنا أَسْوَدُ بن عَامِرٍ أخبرنا أبو إِسْرَائِیلَ یعنی إِسْمَاعِیلَ بن أبی إِسْحَاقَ الملائی عن عَطِیةَ عن أبی سَعِیدٍ قال: قال رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم: انی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَینِ أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الآخَرِ كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إلى الأَرْضِ وعترتی أَهْلُ بیتی وانهما لَنْ یفْتَرِقَا حتى یرِدَا عَلَىَّ الْحَوْضَ.

ابوسعید خدرى مى‌گوید: رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: من دو چیز گرانبها را كه یكى بزرگتر از دیگرى است در میان شما مى‌گذارم، یكى كتاب خدا؛ ریسمانى است كه از آسمان تا زمین امتداد دارد، و دیگرى عترت و اهل بیت من. این دو، تا هنگامى كه بر حوض كوثر بر من وارد شوند هرگز از هم جدا نمى‌شوند.

الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج3، ص14، ح11119، و ص371، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛

الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، فضائل الصحابة، ج2، ص779، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1403هـ – 1983م.

--------------------------------------------------------------------------------------------------

اعتبار حدیث ثقلین از دیدگاه علماء اهل سنت

بسیارى از بزرگان اهل سنت براى این روایت اعتبار ویژه‌ى قائل هستد :

1. محمد بن عیسی ترمذی
ترمذى حدیث ثقلین را از زید بن ثابت نقل كرده و در پایان مى‌گوید:
هذا حدیث حسن غریب.
سنن الترمذی، ج5، ص663،

2. حاكم نیشابوری :
حاكم در مستدرك بعد از این‌كه این روایت را از زید ابن ارقم نقل كرده، مى‌گوید:
هذا حدیث صحیح على شرط الشیخین و لم یخرجاه.
این حدیث بر شرط مسلم و بخارى صحیح است ولى آن را نیاورده اند.
المستدرك علی الصحیحین، ج3، ص160،

3. ابن كثیر دمشقی:
ابن كثیر سلفى در تفسیرش مى‌نویسد:
وقد ثبت فی الصحیح م 2408 أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال فی خطبة بغدیر خم إن تارك فیكم الثقلین كتاب الله وعترتی وإنهما لم یفترقا حتى یردا علی الحوض.
در صحیح مسلم به شماره 2408 ثبت شده است كه رسول خدا صلى الله علیه و‌آله در خطبه اش در غدیر خم فرمود: من دو چیز گرانبها را در میان شما مى‌گذارم
تفسیر القرآن العظیم، ج4، ص114، ناشر: دار الفكر - بیروت – 1401هـ.

4. ابو الحسن هیثمی:
هیثمى در مجمع اوائد بر اعتبار سند روایتى كه كلمه خلیفتین» دارد، تصریح كرده و مى‌گوید:
رواه أحمد وسنده جید.
این حدیث را احمد بن حنبل در كتاب مسندش نقل كرده و سند آن نیكو است.
مجمع اوائد ومنبع الفوائد، ج9، ص163،

-----------------------------------------------------------------------------------------------------

چگونگی دلالت این روایت بر وجود امام زمان (ع)

استدلال علمای شیعه

یكى از مراجع تقلید، حضرت آیت الله العظمى وحید خراسانى در باره این روایت مى‌گوید:
ومن الأدلة النقلیة على ضرورة وجوده حدیث الثقلین، فإن هذا الحدیث المتفق على صحته عند الفریقین یدل على وجود إمام فی كل زمان من أهل بیت النبوة (علیهم السلام) إلى یوم القیامة، لا یفترق عن القرآن، ولا یفترق القرآن عنه (لن یفترقا حتى یردا علی الحوض).
از دلائل نقلى كه بر ضرورت وجود امام زمان علیه السلام دلالت مى‌كند، حدیث ثقلین است؛ زیرا این حدیثى كه شیعه و سنى بر صحت آن اتفاق دارند بر وجود امامى از اهل بیت رسول خدا علیهم السلام كه از قرآن جدا نمى شود و قرآن نیز از او جدایى ندارد؛ در هر زمانى تا روز قیامت دلالت مى‌كند.
الخراسانی، الشیخ وحید (معاصر)، منهاج الصالحین، ج1، ص472.

حضرت آیت الله العظمى صافى گلپایگانى از مراجع تقلید، مى‌گوید:

از حدیث ثقلین شش مطلب مهم استفاده مى‌شود:
1. وجوب تمسك به قرآن و عترت؛
2. انحصار راه نجات از ضلالت با تمسك به قرآن و عترت؛
3. شرط نجات از ضلالت، تمسك به قرآن و عترت است؛ نه یكى از آنها؛
4. عصمت اهل بیت از خطا و اشتباه؛
5. عترت دانا ترین مردم بعد از رسول خدا؛
6. خالى نبودن زمین از وجود حجت الهی.
آیا امامت امری موروثی است؟

به ابراهیم فرزندانی به نام اسحاق و یعقوب بخشیدیم و نبوت و کتاب آسمانی را در دودمان او قرار دادیم .

از جمله شبهاتی که وهابیت در مبحث امامت به شیعه وارد می‌کنند این است که آیا امامت در مذهب شیعه امری موروثی است؟

پاسخ:

گاهی مشیت الهی بر این تعلق می‌گیرد که یکی از مناصب الهی مانند نبوت در خانواده خاصی قرار گیرد و دیگر دودمان‌ها در آن شریک نشوند، چنان که دربارۀ منصب نبوت پس از در‌گذشت ابراهیم چنین بوده است، آنجا که می‌فرماید: و وهبنا له اسحق و یعقوب و جعلنا فی ذرّیته النبوة و الکتاب » [عنکبوت / ۲۷] به ابراهیم فرزندانی به نام اسحاق و یعقوب بخشیدیم و نبوت و کتاب آسمانی را در دودمان او قرار دادیم ».

گزینش ذریۀ ابراهیم برای نبوت و نزول کتاب، در برابر دیگر خانواده‌ها، به معنی موروثی بودن مقام نبوت نیست، زیرا در این صورت باید امر نبوت در میان فرزندان یک پیامبر نسل اندر نسل منتقل گردد، در حالی که چنین نبود، گاهی پدر و پسر به ترتیب به مقام نبوت نایل می‌آمدند، مانند داود و سلیمان ولی در دیگر موارد، پس از مرگ پیامبر، نور نبوت به فرزندان او نمی‌رسید، بلکه به افراد دیگر از خاندان بزرگ ابراهیم منتقل می‎گشت.

خلاصه این که گزینش یک دودمان بزرگ برای فیض نبوت، غیر از موروثی بودن آن مقام می‌باشد و امامت امامان دوازده‌گانه نیز از همین مقوله است.

طبق روایاتی که می‌گویند : الأئمة الاثنی عشر من قریش [۱]، خاندان قریش برای ولایت و خلافت از رسول خدا برگزیده شده‌اند، ولی مقصود از قریش » همه قبایل چهارگانه آن نیست بلکه خصوص بنی‌هاشم است که از منزلت و فضیلت بالایی برخوردارند و این نور در این خاندان باقی خواهد ماند، امّا نه به معنای موروثی که از پدر به فرزند منتقل شود، بلکه به همان شیوه‌ای که در انتقال نبوت در خاندان ابراهیم بیان گردید.

از این رو پس از شهادت حسن بن علی (علیه السلام) مقام ولایت از آن برادر وی سالار شهیدان گردید و همچنین پس از درگذشت امام صادق (علیه السلام) علی رغم وجود فرزندی به نام عبدالله بن افطح »، خلافت الهی از آن فرزند دیگرش، موسی بن جعفر (علیه السلام) گردید.

با بررسی زندگانی پیشوایان این حقیقت کاملا روشن می‌گردد که اختصاص رهبری امت به خاندان بنی هاشم »، ربطی به موروثی بودن امامت ندارد و گزینش امام به اختیار کسی حتی امام پیشین نیست، بلکه باید به روشی غیر از وراثت تعیین گردد.[۲]

منابع :

[۱]. کنز العمال، ج ۶، ص ۲۱۰.
[۲]. کتاب راهنمای حقیقت آیت الله شیخ جعفر سبحانی، ص ۳۷۸ ـ ۳۷۹.

نمی‌توانی بنشینی و دیگران را با خواسته‌ها و آرزوها و اولویت‌ها و ارزش‌هایشان ، مقابل چشمانت قرار دهی و بخواهی انتخاب‌های زندگیت را طوری انجام دهی که آنها همه خوشحال و راضی باشند و بگویی این یعنی عشق !!!

باید خودت زندگی کنی .

دوست دارم کارهایی را که دوست دارم انجام دهم
و کسی باشم که واقعاً دوست دارم باشم

اصلاً دوست دارم تجربه کنم و ببینم آن انسانی که می‌خواهم باشم چگونه انسانی است !!!

اگر این کار را نکنیم
دور هم می‌نشینیم و هر کدام دیگری را متهم می‌کنیم که مانع زندگی کردن ما» شد .

با همه کارهایی که کرد
یا نکرد
یا نمی‌دانست که باید بکند !!!

بعضی ها می‌گویند کمی از دورتر مسئله امروزت را نگاه کن 

سالها بعد در مورد رفتار و تصمیم امروزت چه قضاوت خواهی کرد ؟؟؟

شاید این کار ، گاهی خوب باشد

اما من دوست دارم نزدیک تر باشم : 
همین امروز .

دوست دارم در میانه میدان زندگی باشم.

می‌خواهم همه حس‌های خوب را تجربه کنم
حتی اگر قیمتش تجربه حس‌های بد هم باشد !!!

این به من حس زندگی بدون مرز و محدودیت را می‌دهد .




پنج راز طلایی آرامش:

۱. قضاوت دیگری تاثیری بر زندگی من ندارد.
۲. مردم وظیفه ندارند مرا درڪ ڪنند.
۳. از ڪسی در برابر لطفی ڪه به او میڪنم توقعی ندارم وگرنه این لطف را در حق او نمیڪنم
۴.ڪسانی ڪه رفتار ناجوانمردانه با من
داشته اند توسط ڪائنات مجازات خواهند شد هر چند من هرگز متوجه  نشوم.
۵.دنیا سخاوتمندتر از آن است ڪه موفقیت ڪسی، راه موفقیت  مرا تنگ ڪند.

  

امام علی (ع) به فرزندش امام حسن (ع)
فرمودند :

 پسرم ! چهار چیز از من یادگیر (در خوبی‌ها )،
چهار چیز به خاطر بسپار(هشدارها) 
كه تا به آن ها عمل مى كنى زیان نبینی 

الف ـ خوبى‌ها

۱. همانا ارزشمند ترین بى نیازى عقل است . 
۲. بزرگ ترین فقر بى خردى است . 
۳. ترسناك ترین تنهایى خود پسندى است . 
۴. گرامى ترین ارزش خانوادگى ، اخلاق نیكوست.

ب ـ هشدار ها

۱. پسرم ! از دوستى با احمق بپرهیز ، 
چرا كه مى خواهد به تو نفعى رساند اما 
دچار زیانت مى كند.
۲. از دوستى با بخیل بپرهیز ، زیرا آنچه 
را كه سخت به آن نیاز دارى از تو دریغ میدارد.
۳. از دوستى با بدكار بپرهیز، كه با اندك 
بهایى تو را مى‌فروشد.
۴. از دوستى با دروغگو بپرهیز كه به سراب ماند: دور را به تو نزدیك ، و نزدیك را دور مى‌نمایاند.

             

در حوالی این دنیا .
نه صادق ، به زندگی هدایت شد .
نه فروغ ، از نا امیدی به امید رسید !.
و نه سهراب قایقی ساخت تا به شهر رویاهایش رسد !.
قلم و کاغذ، کارشان بازیست با ذهن .
تا روزمان را به شب و ماهش دلخوش کنند !.

خوشبخت باش .
همان باش که میخواهی .
اگر دیگران آن را دوست ندارند .

"' بگذار دوست نداشته باشند "'

ولی تو همیشه
همانی باش که 
خودت دوست داری



مردی نابینا زیر درختی بر سر دو راهی نشسته بود. پادشاهی نزد او آمد، از اسب پیاده شد و ادای احترام کرد و گفت: قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟ پس از او وزیر پادشاه نزد مرد نابینا رسید و بدون ادای احترام گفت: آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟‌ سپس سربازی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌  احمق،‌ راهی که به پایتخت می رود کدامست؟
هنگامی که همه ی آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد.
مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید: به چه می خندی؟
نابینا پاسخ داد: اولین مردی که از من سوال کرد، پادشاه بود، مرد دوم وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود.
مرد با تعجب از نابینا پرسید: چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟
نابینا پاسخ داد: فرق است میان آنها. پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد. ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد.
طرز رفتار هرکس نشانه ی شخصیت اوست. نه سفیدی بیانگر زیبایی است و نه سیاهی نشانه ی زشتی

شرافت انسان به اخلاقش است.


خدایا ! تو را شکر می‌کنم که لذت معراج را بر روحم ارزانی داشتی ، تا گاه گاهی از دنیای ماده در گذرم ، و آنجا جز وجود تو را نبینم ، و جز بقاء » ی تو چیزی نخواهم ، و بازگشت از ملکوت اعلی » برای من شکنجه‌ای آسمان باشد که دیگر به چیزی دل نبندم و چیزی دلم را نرباید .

خدایا ! اکنون احساس می‌کنم که در دریایی از درد غوطه می‌خورم ، در دنیایی از غم و حسرت غرق شده‌ام ، به حدی که اگر آسمانها و زمین را و همه ثروت وجود را به من ارزانی داری بسهولت رد می‌کنم ، و اگر همه عالم را علیه من آتش کنی ، و آسمانی از عذاب بر سرم بریزی و زیر کوههای غم و درد مرا شکنجه کنی ، حتی آخ نگویم ، کوچکترین گله‌ای نکنم ، کمترین ناراحتی به خود راه ندهم ، فقط به شرط آنکه ذکر خود را ، و یاد خود را و زیبایی خود را از من نگیری ، و مرا در همان حال به دست بلا بسپاری ، به شرط آنکه بدانم این بلا از محبوب به من رسیده است تا احساس لذت کنم ، و همه دردها و شکنجه‌ها را به جان و دل بخرم ، و اثبات کنم که عزت و ذلت دنیا برای من یکسان است ، لذت و درد دنیا مرا تکان نمی‌دهد و شکست و پیروزی مادی در من تأثیری ندارد .

شهید دکتر چمران

آخرین جستجو ها

دانستنیهای مهم كامپیوتر و موبایل Biochemistry هر روز زندگی با کلمه‌ها Christine's style لینک انشا isuaddutan goldverrily اخبار داغ کارگری شرکت زغالسنگ کرمان برگزیده ی آثار جواد نعیمی